مرد خدا

گل پسرمون بلاخره نشستن رو یاد گرفت البته بعد تلاش بسیار که شاید از نظر ما ساده باشه اما برای خودش کلی کار مشکلی بود و مراحلی داشت چند روز اول دو تا دستش تکیه گاه قرار میداد و به سختی مینشست وبعد چند روزی هم با کمک یک دستش مینشست و به اون تکیه میداد تا که ذیگه این روزها کاملا صاف و بدون تکیه گاه مینشینه و با اسباب بازی هاش بازی میکنه. ...

چند روزی محمد عرفان سعی میکنه بلندبشه وبایسته البته با کمک و تکیه گاه که این کار و خیلی هم دوست داره ولی چون هنوز خیلی براش زود و قوت و قدرتش رو نداره دائم زمین میخوره وکلی گریه میکنه و چیزی نمیگذره که دوباره این کار رو تکرار میکنه نمیدونیم چه کار کنیم که این کار رو انجام نده ولی انگار واقعا همه چیز غریزی و از دست ما خارج وما هیچ دخل وتصرفی نداریم فقط باید خدا کمک کنه و خودش محافظ باشه که این روزها به خیر و خوشی بگذره و این کوچولوها به سلامتی این مراحل رو طی کنند. ...

    لبخند زدن در چهل روزگی     دنبال کردن نگاه و تکون دادن سر در پنجاه روزگی     سه ماهگی :جغجغه رو گرفتن بلندخندیدن اشنایی بادستاش وبازی با انها       چهار ماهگی:غلت زدن جیغ کشیدن بالا نگه داشتن گردن بدون خستگی92/11/16 چهار ونیم ماهگی:شروع وتمرین سینه خیز رفتن به سختی چرخش 180درجه ای دور خودش 92/12/10   ...