مرد خدا

اقا پسر ما علاقه وافر پیدا کردند به این گونه وسایل به خاطر همین هم ما هم محدود شدیم و دیگه به راحتی نمیتونیم از این وسایل استفاده کنیم حتی نتونستم به سایتش سر بزنم و مطلب بزارم  از اونجا که دیگه اقا از بلندی ترسی ندارن و از همه جا بالا میرند روی میز و... وحتی روی لب تاب میشینه به ناچار جمع کردیم تا از اسیب حفظ بمونه و در تیرس دیدش نباشه چه کنیم فعلا باید باهاش مدارا کنیم نمیشه هم خیلی محدودش کنیم و ازهمه چیزهایی که میبینه محرومش کنیم و ندیم چون به عقیده روانشناسان  همین رفتارهای ریز پدر و مادر که حس اعتماد به نفس بچه رو پایین میاره پس باید چیزهایی رو که فکر میکنیم براشون مناسب نیستند در معرض دیدشون نگذاریم و بقیه موارد را هم با نظا...

امسال برای دومین بار پسرمون توفیق داشت تو این همایش شرکت کنه سال قبل هفده روزه بود امسال هم که... اما امسال زیاد حالش خوب نبود تب و... که بعد از اون حالش واقعا بدتر شد هر دکتری میبردیم تغییری نمیکرد تا که روز تاسوعا بستری شد به لطف خدا و نظراقا الحمدالله حالش به کلی خوب شد واقعا روزهای سختی بود بچه ای که اینقدر پرانرژی و فعال و شلوغ کار بود فقط یک جا خوابیده بود و تکون نمیخورد دل همگی برای شلوغ کاری هاش تنگ شده بود واقعا سخت هیچ پدر و مادری تحملش نداره فقط باید خدا صبرش بده چون باید قبول که  بالاخره مریضی هم جزئ لاینفک زندگی خصوصا بچه هاس که خدا اون کفاره گناه پدر و مادر قرار داده فقط باید یاد بگریم صبر کنیم و شکرگزاری چون خودش بلد چه ک...

امروز من وباباجون وگل پسر یکسال بزرگ شدن پسرمون و جشن گرفتیم ساده اما صمیمی !  ...

 پسرمون انگار علاقه زیادی به ماشین بازی کردن پیدا کرده برای همین همه چیز رو شبیه ماشین میبینه از دسته جارو برقی گرفته تا سینی بشقاب یا حتی دست و پای باباجون  اینها رو روی زمین میکشه و صدای ماشین هم از خودش در میاره فقط ما موندیم اینها رو از کجا یاد گرفته!

پسرمون حالا دیگه با خیال راحت پله ها یا هر بلندی دیگه ای را بالا میره چون دیگه برای برگشت مشکلی نداره جدیدا یاد گرفته وقتی میخواد بیاد پایین به پشت برگرده وبا احتیاط خیلی زیاد پاهاش و به زمین برسونه قبل از این خیلی بی باکانه با دو دست میومد که اگه نمیگرفتیمش ضربه میدید.اما دیگه حالا خدا رو شکر تو برگشتن و پایین اومدن مستقل شده و نیازی به کمک ما نداره ولی واقعا دوران سختی که تو این سنین بچه ها اموزش پذیر نیستند و متوجه خطرات هم نمیشند به قول یکی از کارشناسان شیرخواران فقط کارها را از روی چندین بار تجربه کردن یاد میگیرند که این خودش خیلی میتونه خطرناک باشه وکاری هم نمیشه کرد جز این که فقط مراقبشون باشیم!

اوایلی که محمدعرفان غذاخور شده بود چقدر رام و حرف گوش کن بود تا میگفتم بیا به به سریع خودش میرسوند و غذاش و تمام میکرد و میرفت اما حالا دیگه برای خودش رئیس شده اصلا گوش نمیکنه تا میگم به به فرار میکنه که نخوره چرا که نمیتونه حتی یک لحظه هم یک جا ثابت بشینه ومیخواد مدام این طرف و اون طرف بره و بازیگوشی کنه و دیگه ماییم که باید دنبال اقا باشیم واقعا درست که بچه ها تا 7سالگی پادشاهند وپدر و مادرها هم خدمتگذارشون البته در حد اعتدال! 

پسرم امروزبرای اولین بار تونست از پله کوچکی که توی خونه است بالا بیاد البته با سختی زیاد برای همین هم خیلی ذوق کرده بود و میخندید البته قضیه از این قرار بود که چند روزی بود سعی میکرد که بالا بیاد اما وقتی میدید سخت برمیگشت تا این که اسباب بازی که دوست داشت رو بالای پله گذاشتم وقتی که دید اونقدر تلاش کرد وبا مشقت زیاد خودش رو رسوند وبرداشتش که خیلی برای من جالب بود این که هدف و انگیزه چقدر میتونه تاثیر گذار باشه وادم رو به تلاش وادار کنه و بزرگ و کوچک هم نداره!   ...

  چند روزی گل پسرمون سینه خیز رفتن سریع رو یاد گرفته یک حالتی بین سینه خیز و چهار دست و پایی رفتن برای همین هم دیگه هیچ چیز از دستش در امان نیست صبح که میشه کارش وشروع میکنه یک دور کامل دور خونه میزنه و هر چی که ببینه رو بر میداره و... از روزنامه هایی که پاره پوره شده جعبه دستمال کاغذی که برگه هاش بیرون ریخته شدند یا سفره غذا که حتی یک لحظه هم نباید ازش غافل شد یا ظرفهایی که ناغافل شکسته شدند گاهی همین طور که میره زیر میزهای مبل گیر میکنه و گریه که بریم نجاتش بدیم . به هر حال تمام اینها برای من و باباجون خیلی لذت بخش و قشنگ چون نشان دهنده رشد وپیشرفت بچه هاس که تو هر سنی به مقتضای خودش کارهایی رو انجام میدن  و همچنین کنجکاوی که د...

...