یکسال گذشت
امروز یاداور بهترین و قشنگترین خاطره برای من و باباجون چرا که سال قبل مثل چنین روزی خداوند بهترین هدیه ای که ارزوش و داشتیم به ما عطا کرد و تو این یکسال چه تغییر وتحولی تو زندگی ما رخ داد واون نوزاد ناتوان دیگه برای خودش تا حدی مستقل شده میتونه به خوبی راه بره دست بزنه بای بای کنه دالی بازی کنه اب و بابا ومامان و علوو... بگه قاشق دستش بگیره غذا بخوره با فنجان اب بخوره از پله ها و جاهای بلند بالا و پایین بره و... واقعا با تمام سختی ها و خوشی ها خیلی زود همه چیز گذشت وگل پسر ما هم یکساله شد که انشائ الله صدوبیست ساله شه!